تحلیل داستان رستم و شغاد بر اساس نقد کهن‌الگویی یونگ
Analysis of Rostam and Shaghad story based on Yong"s architype criticism
نویسندگان :
مجید فرحانی زاده ( دانشگاه حکیم سبزواری )
چکیده
نقد کهن‌الگویی شاخه‌ای از نقد روان شناسی تحلیلی است و به عنوان یکی از مهم‌ترین رویکردهای نقد ادبی به شمار می‌آید. این رویکرد بر بنیان اندیشه کارل گوستاو یونگ استوار است و به تحلیل ویژگی‌های کهن‌الگوها در ضمیرناخودآگاه جمعی انسان می‌پردازد. کهن‌الگوها قالب‌ها و ظرف‌های از پیش تعیین شده‌ای هستند که به صورت تکراری و مشابه در بین اسطوره‌‌ها و رؤیاها نمود یافته‌اند و ریشه در تجربه‌های مشترک حاکم در بین نسل‌های بشر دارند. روایات شاهنامه به سبب وجود عناصر اسطوره‌ای و حماسی، در بر دارندة بخش عظیمی از کهن‌الگوها و نمادها است که بر اساس ناخودآگاه جمعی اقوام بشر، در طول سالیان دراز شکل گرفته‌اند. از این رو بررسی کارکرد و کنش‌های شخصیت‌های داستان رستم و شغاد با نظرگاه یونگ، می‌تواند دریچة تازه‌ای از معانی نهفته در شاهنامه را پیش چشم مخاطب بگشاید. در نتیجه کنش شخصیت‌ها و حوادث مرتبط با داستان در قالب‌های کهن‌الگویی قابل تفسیر می‌گردد. این امر نشان از حضور فرهنگی جمعی در به وجود آمدن آنها دارد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی نگارش یافته، با بررسی شخصیت‌های داستان رستم و شغاد از شاهنامه در چهار چوب فرایند فردیت یونگ، به تحلیل کهن‌الگوهایی چون: من، قهرمان، سایه، نقاب، پیر خرد، تولّد دوباره و خویش‌تن می‌پردازد. برآیند نهایی پژوهش آن است که هر یک از کهن‌الگوهای یادشده در داستان، تجلّیات متعدّد از روان واحدی تلقّی می گردند.کليدواژه ها
یونگ؛ ناخودآگاه جمعی؛ کهن‌الگو؛ رستم؛ شغاد؛ شاهنامه؛کد مقاله / لینک ثابت به این مقاله
برای لینک دهی به این مقاله، می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است :نحوه استناد به مقاله
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:مجید فرحانی زاده , 1399 , تحلیل داستان رستم و شغاد بر اساس نقد کهن‌الگویی یونگ , پانزدهمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی
